جمعه, 14 شهريور 1404

  • ساعت : ۰۰:۰۰
  • تاريخ :
     ۱۳۹۷/۰۷/۰۹ 
  • تعداد بازدید : 2254
در آستانه سالروز شهادت امام علی بن الحسین زین العابدین علیهما السلام
حقوق زیردستان در رساله حقوق امام سجاد علیه السلام













حقوق زیردستان در رساله حقوق امام سجاد علیه السلام

1- حق رعیت

فاما حقوق رعیتک بالسلطان فان تعلم انک إنما استرعیتهم بفضل قوتک علیهم فإنــه إنما احلهم محل الرعیـه لک ؛ ضعفهم و ذلهم فما اولی مــن کفاکه ضعفه و ذله حتی صیره لک رعیه و صیر حکمک علیه نافذا؛ لایمتنع منک بعزه و لا قوه  و لا یستنصر فیما تعاظمه منک إلا (بالله) بالرحمه والحیاطه والاناه وما اولاک إذا عرفت مااعطاک الله من فضل هذه العزه و القوه التی قهـرت بهـا ان تکـون لله شاکرا و مـن شکر الله اعطاه فیما انعم علیه ؛ و لا قوه إلا بالله .

ترجمه : ای کسیکه بر مردم حکومت می کنی و زمام امور آنها را بدست گرفته ای بدان که رعیت را بر گردن تو حقوقی است که ملزم به رعایت آن میباشی . بدان که حکومت تو بر آنها ناشی از قوت تو و ضعف ایشان است ؛پس بهتر آنست کـه کفایت و رعایت کنی کسی را که ضعف و ناتوانیش اورا رعیت تو ساخته است ؛و حکم ترا بر او نافذ گردانیده است و نمی تواند که با تو به مخالفت پـردازد و برای استیفای حقش علیه تو قیام نماید و فرمانت را سر پیچی کند چون قوت و قدرتی ندارد .چنانکه برای رهائیش از تو نمی تواند به کسی اتکاء کند مگر به خداوند متعال .پس نسبت به رعیت رحیم و مهربان باش  و برای حفاظت جان و مال و ناموس رعیـت و حمایت از آنان لحظهء غافـل نباش ؛ برای آسایش و آرامش آنها تلاش کن و با حلم و بردباری با ایشان برخورد نما و باید بدانی که تو به فضل خداوند و لطف او حکومـت را به دست آورده ای پس خدا را شکرگزار باش؛ زیرا کسیکه شاکر باشد خداوند نعمت بیشتری به عطا می کند و قوتی نیست مگر به قوت خداوند .

2- حق متعلم بر استاد یا حق جاهل برعالم

واما حق رعیتک بالعلم ؛ فان تعلم ان الله قـد جعلک لهم فیما آتاک مـن العلم ؛ و ولاک من خزانه الحکمـه ؛ فإن احسنت فیما ولاک الله من ذلک و قمت بـه لهم مقام الخازن الشفیق ؛ الناصح لمولاه فی عبیده ؛ الصابر المحتسب الذی إذا رای ذا حاجه اخرج له من الاموال التی فی یدیه کنت راشدا ؛ و کنت لذلک آملا معتقدا وإلا کنت له خائنا و لخلقه ظالما و لسلبه و عزه متعرضا .

ترجمه : اما حق جاهل برعالم یا متعلم برمعلم آنست که بداند خداوند متعال اورا امام و راهنما قرار داده است به جهت علمی که به او عطا نموده است وکلید خزانه حکمت را به دست او داده است ؛ پس اگر با آنها که نمی دانند احسان و نیکی نمود و از علمی که خداوند به او عطا نموده با مهربانی به آنها آموخت و در نصیحت و راهنمائی آنان بـا صبر و حوصلـه قدم برداشت؛ و برای نجات جامعه از جهـل و نادانی ؛از خزانهء علمی که خدا در اختیار او گزاشته است انفاق کرد ؛ ایـن عالم ومعلم هدایت شده و هدایت گر است و از روی اعتقاد و ایمان ؛ خدمتکار جامعه انسانی است .اما اگر از آنچه می داند انفاق نکند و علم خود را از دیگران دریغ بدارد ؛ خیانتکار بوده و نسبت به خلق خداوند ظالم محسوب می گردد .

3- حق زن بر شوهر

و اما حـق رعیتک بملک النکاح فـان تعلـم إن الله جعلهـا سکنـا و مستراحـا و انسـا و واقیه ؛ و کذلک کل واحد منکما یجب ان یحمد الله علی صاحبه و یعلم ان ذلک نعمــه منه علیه و وجب ان یحسن صحبه نعمه الله و یکرمها و یرفــق بها و إن کان حقک علیها اغلظ و طاعتک بها الزم فیما احببت و کرهت ما لم تکن معصیه ؛ فإن لها حق الرحمه و الموانسه و موضع السکون إلیها قضاء اللذه التی لابد من قضائها و ذلک عظیم ؛ و لا قوه الا بالله .

ترجمه : اما حق کسی که به جهت ازدواج رعیت تـو حساب می شـود؛ بر تو آنست که بدانی؛ خداوند متعال قرار داده است اورا تسکین دهنده و آرامش بخشنده و نگهدارنده و انیس برای تو؛ پس بر هردو نفر شما واجب است که قدر این مصاحبت را بدانید و از خداوند متعال به خاطر این نعمت تشکر نمائید ؛ زیرا که ایـن نعمت از ناحیـه اوست و واجب است که با نعمت خداوند بدیده تکریم و احترام نگاه شـود و با مهربانی و لطف و خوشروئی با آن برخورد نمائید .گرچه که شوهر را بر زن حق بزرگیست و اطاعت زن از شوهرش واجب است تا وقتی در آن معصیت خداوند نباشد ؛ اما زن نیز بر شوهر حقوقی دارد که باید رعایت نمایـد پس بر شوهر است که با همسر خویش مهربان بوده و با او انیس و همدم باشد .زیرا به خاطر لذتی که از زندگی با زن خویش میبرد بر او واجب است  که حق این لذت ادا کند و این حق حق بزرگی می باشد و قوتی نیست مگر به قوت خداوند متعال .

4- حق مملوک (خدمتکار)

و اما حق رعیتک بملک الیمین فان تعلم انه خلق ربک و لحمک و دمک و انک تملکه لا انت صنعته دون الله و لا خلقت له سمعا و لا بصرا و لا اجریت له رزقا؛ و لکن الله کفاک ذلک بمـن سخـره لک وائتمنـک علیه واستودعـک ایاه لتحفظـه فیـه و تسیر فیـه بسیرته فتطعمه مما تاکل و تلبسه مما تلبس و لا تکلفه ما لا یطیق ؛ فان کرهت(ـه) خرجت إلی الله منه واستبدلت به ولم تعذب خلق الله ؛ ولا قوه الا بالله .

ترجمه : اما حق مملوک (غلام وکنیز)بر تو آنست که بدانی او مخلوق پروردگار تست و گوشت و خون تو حساب می شود و تو مالک او هستی نه سازنده او و نه آفریننـده گوش و چشم او و نه روزی دهنده او ؛بلکه خداوند ترا امین قرار داده و اورا امانتی در نزد تو گزاشته است که حفظ و صیانت از او به عهده تو می باشد .پس همانطوریکه خداوند با تو رفتار میکند تو با او رفتار کن ؛از آنچه خودت میخوری به او بخوران و آنچه خودت میپوشی به او بپوشان و او را به آنچه که بالاتر از تـوان و قدرتش میباشد تکلیف نکن ؛ اگر از او خوشت نمی آید ؛ آزادش کن و یا با استبدال و تبدیل نمودن خودت و اورا راحت نما ؛ و چون از او خوشت نمی آید؛ مخلوق خداوند را مورد آزار و اذیت قرار نده و قوتی نیست مگر به قوت پرودگار توانا .

امتیاز :  ۴/۶۰ |  مجموع :  ۵

برچسب ها